شما اینجا هستید

در پی سؤال تعدادی از مخاطبان به اطلاع می رساند، اگر فرد یا گروهی قصد دارند نمایش های گروه مسلم را به روی صحنه ببرند، از ایشان درخواست می شود قبل از هرگونه برنامه ریزی و تمرین، نسبت به اجرای نمایش از گروه کسب اجازه کنند. تهیه یکی از محصولات گروه و پیاده کردن متن آن، مجوز شرعی و اخلاقی برای اجرای مجدد آن نمایش نمی باشد.

تاریخچه واقفیه و مستندات تاریخی ـ اعتقادی نمایش «سلمان رضوی»

ارسال شده توسط MoslemGroup در 15 می, 2017 - 17:55

تاریخچه پیدایش واقفیه

واقفیه یا واقفه نام گروهی از شیعیان است که بر امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) توقف کردند و از اعتراف به امامت امام رضا (علیه السلام) سرباز زده و معتقد بودند که امام کاظم (علیه السلام)، مهدی موعود است که در غیبت به سر می‌برد و رجعت خواهد کرد. همچنین به گروهی از شیعیان که بر امامت امام حسن عسگری توقف نموده و وی را مهدی موعود دانستند نیز واقفه گفته می‎شود.

اخبار و نصوص متعددی وجود دارند که تأکید می‌‏کنند علت توقف این گروه در امامت موسی بن جعفر (علیه السلام)، فریفته شدن به اموال و ثروت‏‌های فراوانی بود که در نزد آنان جمع شده بود و همچنین شبهه‏‌های اعتقادی که‌ گاه در اثر القاء اندیشه‏‌های نو پدید و‌ گاه به سبب برداشت‏‌های نادرست از برخی مبانی و مصادر عقیدتی پدید می‌آمدند در شکل‏ گیری و زمینه‏ سازی حرکت واقفیه مؤثر بودند.

اولین کسانی که این اعتقاد را آشکار ساختند، علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی بودند.

مستندات تاریخی ـ اعتقادی نمایشنامه «سلمان رضوی»

  1. آی مسلمانان! امام ابو ابراهیم کاظم بن صادق که درود خدا بر هر دو باد، همان امام منتظر است! همو که زمین را پر از عدل و داد خواهد ‏نمود! الغیبة شیخ طوسی، ص43-63.
  2. مردم به خیال خود عیسای پیغمبر را گرفتند و به صلیب کشیدند و کشتند. غافل از آن که به شهادت قرآن عظیم، آن مرد فردی شبیه جناب عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام بود. و ما قتلوه و ما صلبوه و لكن شُبِّه لهم. تاریخ تکرار گشت و این ماجرا در زمان ما هم اتفاق افتاد. مردی را در زندان کشتند که شبیه مولای ما موسی بن جعفر علیهما السلام بود! برادران! وظیفه ما در زمان غیبتش تقوی و دعا بر تعجیل در فرج موفور السرورش می‏باشد. مبادا در این اعتقاد بر حق سست شوید. موسی بن جعفر زنده و بر اعمال ما ناظر و واقفند! إختیار معرفة الرجال، ص477، ح906.
  3. کسی اینجا هست که ندونه یک سال چند ماه داره؟! کسی هست؟! پس چرا قرآن این بحر عجایب می‏فرماید: "ان عدة الشهور عند الله ثنی عشر شهراً فی کتاب الله" تعداد ماهها در کتاب خداوند دوازده ماه است؟ آقایان هر خردسالی که اینو می‏دونه! آیا قرآن هم می‏خواهد همین را بگوید؟! جابر جعفی از اصحاب امام باقر علیه السلام می‏گوید: از آن حضرت معنی این آیه را سؤال کردم. حضرت آهی کشید و فرمود: مقصود خداوند از سال، جدم رسول الله است که دوازده ماه دارد. از امیرالمؤمنین تا منِ امام باقر و فرزندم جعفر، پسرش موسی، فرزند او علی، تاکید می‏کنم فرمودند: فرزند او علی، تا فرزند او مهدی. که دوازده امام و حجت خدا در بین مردم اند... یعنی شیعه دوازده امام دارد. الغیبة شیخ طوسی، ص149، ح110.
  4. یکی دو تا ده تا روایت هم نداره که بشه یکیو سندش رو تضعیف کرد و دیگریو دلالتش رو. الغیبة شیخ طوسی، ص127-155، ح90-114.
  5. علامتش هم عمل شب قدره که ما خدا رو به ۱۴ معصوم و ۱۲ امام قسم می‏دهیم. أمالی شیخ طوسی، ص292، ح14؛ الإقبال بالأعمال، ج1، ص346.
  6. وقتی مولای ما علی بن موسی الرضا شنیدند که واقفه می‏گویند موسی بن جعفر رحلت نکرده است، فرمود: سبحان الله! مات رسول الله و لم یمت موسی بن جعفر؟! پناه بر خدا! پیامبر از دنیا رفت، اما موسی بن جعفر از دنیا نمی‏رود؟! بعد فرمودند: بله، سوگند به خدا او از دنیا رفت و اموال او تقسیم گردید! برادرانم شک هایتان را باور مکنید، به باور هایت هم شک نکنید! عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص106، ح9؛ كمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص39.
  7. این ماجرای غسل امام هفتم هم عجب مستمسک و دستاویزی شده برای واقفیه! چون إن الغریق یتشبث بکل حشیش! و اما الجواب: از خود مولای غریبمان حضرت رضا؛ برادرمان احمد بن عمر حلال می‏گوید: به امام رضا عرض کردم: واقفیه در مورد انکار امامت شما به اینکه امام را فقط امام غسل می‏دهد، استدلال می‏کنند. امام فرمود: به آنها بگو که من خود پدرم را غسل دادم. راوی میگه با تعجب پرسیدم: بگویم شما آن حضرت را غسل داده اید؟! حضرت با صراحت فرمود: آری، آری. الکافی، ج1، ص384، ح1.
  8. مردم! چطورست که با وجود بعد مسافت مدینه تا مدائن پذیرفتیم حضرت امیرالمومنین سلمان فارسی را غسل  دادند! مناقب ابن شهرآشوب، ج2، ص301.
  9. و یا با وجود اسارت حضرت سجاد قبول کردیم ایشان خود تدفین پدرشان حضرت سیدالشهدا را بر عهده داشتند؛ اما اینجا آقایان این امر را بعید می‏شمارند؟! نه؛ ماجرا چیز دیگری است عزیزان. کاسه ای زیر نیم کاسه این همه انکار، پنهان است. إختیار معرفة الرجال، ص465، ح883.
  10. یزید صائغ می‏گوید: وقتی خداوند موسی بن جعفر را به امام صادق عنایت کرد، من زینتی از نقره تهیه کردم و هدیه را به حضورش بردم. امام صادق علیه الصلاة و السلام فرمود: به خدا قسم این را هدیه کردی به قائم آل محمد. الغیبة شیخ طوسی، ص44.
  11. ائمه بارها و بارها در مواقع مختلف فرمودند: هر یک از ما قائم به امر خدا هستیم و همه ما مردم را به دین خدا دعوت می‏نماییم؛ ولی قائمی‏که خداوند به وسیله او زمین را از کفر پاک و آن را از عدالت پر می‏کند، کسی است که زمان ولادتش بر مردم مخفی است. او همنام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. خلاصه آن که لقب قائم لقب خاص مهدی موعود نیست. الکافی، ج1، ص536، ح1-3؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص378.
  12. مردم! امام رضای ما فرمودند: یونس برای من مثل سلمان است! إختیار معرفة الرجال، ص484، ح919.
  13. مردم! جناب زیاد صحابی مورد وثوق امام کاظم بود. مردم! واقفیه مذهب دست ساز این زیاد ملعونه. امام رضای خوب ما هم اینا رو لعن کرده پس با خیال راحت: مرگ بر واقفیه! إختیار معرفة الرجال، ص458، ح868.
  14. آقایون! سگ که بارون بخوره دو تا مشکل داره هم نجس میشه هم بوگندو. هر مسلمونی هم از یه همچین موجودی فراریه و این شرح حال واقفیه های ملعونه که بوی سگ مرده می‏دند. لعنت بر لعنت بر کلاب ممطوره! إختیار معرفة الرجال، ص461، ح875.؛ فرق الشیعة، ص81.
  15. بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد، پدرم موسی بن جعفر از دنیا رخت بربست و جمع بسیارى از مردم بغداد شاهد وفات ایشان بودند. ارث او  تقسیم شد و این خبر حتمی‏است. آنچه از اموال او نزد توست به ما برگردان. علی بن موسی الرضا. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص113، ح3؛ علل الشرایع، ج1، ص236، ح2.
  16. روزى امام كاظم به امام رضا اشاره کرده و به زیاد بن مروان فرمود: اى زیاد، نامه این همچون نامه من و فرستاده اش همچون فرستاده من و كلامش همچون كلام من است. الکافی، ج1، ص312، ح6.
  17. هم چنین از زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی که دو نفر از بزرگان واقفیه اند، نقل شده است که: ما نزد امام کاظم بودیم. آن حضرت به ما فرمود: در این لحظه بهترین اهل زمین بر شما وارد می‏شود. در آن هنگام امام رضا وارد شد، ما با تعجب سؤال نمودیم: او بهترین اهل زمین است؟! پس از آن، امام کاظم فرزندش را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم دانستی آنچه را این دو نفر گفتند؟! امام رضا جواب داد: آری ای آقایم! این دو نسبت به من شک دارند. الغیبة شیخ طوسی، ص68.
  18. ادامه همین حدیثو شماها نقل نکردید. علی رئاب نقل کرده که امام کاظم به آن دو نفر فرمود: اگر شما دو نفر حق امامت او یعنی امام رضا را انکار نمایید و یا بر او خیانت کنید پس لعنت خدا و ملائک و تمام مردمان بر شما! الغیبة شیخ طوسی، ص68.
  19. این خاندان خوب برات مایه گذاشتند. تو هم نباید براشون کم بگذاری. مورد وثوق ما اهل بیت، عبد صالح خدا، محدث و فقیه مورد اعتماد ما. و سهم من از این همه القاب؟! إختیار معرفة الرجال، ص482-489.
  20. کذاب، مشرک، ملعون، ناصبی، زندیق، کافر... تو هم محدث بودی! مورد اعتماد اهل بیت! وکیل مولانا الکاظم علیه السلام! ولی همه چیزو خراب کردی؟! حالام که شمشیرو از رو بستی! می‏دونی من نمی‏دونم به تو چی بگم که ندونی؟ سالها بهره مندی از منبع نور و دریای علم و اصل کل خیر، علی القاعده نباید برات چیزیو گذاشته باشه که ندونی... ببینم چقدر از اموال مولای شهیدمون پیشته زیاد؟... شنیدم هفتاد هزار دینار... هفتاد هزار دینار باید تقریبا بشه معادل 70 خونه اعیونی! نه؟! شنیدم وبال آخرتت رو هم زدی به تجارت غلات و ملک و زمین. راسته؟... قصه کنیزا چی؟... کنیزای قیمتی... الإمامة و التبصرة، ص75، ح66؛ الغیبة شیخ طوسی، ص64 و 65؛ إختیار معرفة الرجال، ص460، ح871.
  21. در عوض... در عوض، نه می‏گم بیا و واقفیه مذهب شو و نه میگم مروّج مکتب ما موسویه ها شو! نه... فقط بهت میگم سکوت کن. هیس...  نمیگی که این خواسته زیاد زیاده خواه؟! زیاده هان؟! از مال دنیا بی نیازت می‏کنم. یونس! مطمئن باش! علل الشرایع، ج1، ص236، ح1.
  22. تو راوی این حدیث نبودی که امیرالمومنین فرمود: آغاز شهوت شادیه و پایانش درماندگیه و هلاکت؟! غرر الحکم، ص201، ح311.
  23. من منظورم جمع کردن این بساط بدعته، البته اگه بشه با کمک خودت. مگه ما از امام صادق علیه السلام روایت نمی‏کنیم که هر زمان بدعت ها در دین آشکار شه عالم باید علم خودشو ظاهر کنه و الّا نور ایمان از قلبش گرفته می‏شود؟! إختیار معرفة الرجال، ص491، ح946.
  24. این کارات منو یاد محمد بن بشیر میندازه! شنیده ام که او هم به شماها پیوسته. یک ساحر و تر دست فریبکار! راسته میگن مجسمه ای از شمایل موسی بن جعفرو درست کرده و به همه میگه آقا پیش منه؟! خب از خود پیوستن این زندیق بفهم مرامت اشتباهه. مگه مولایت امام صادق لعنتش نکردند؟! تو که ظاهراً با امام صادق علیه السلام مشکلی نداری! إختیار معرفة الرجال، ص477-481، ح907.
  25. آی مردم! به هوش و به گوش! بنا به فرمان مولایمان علی بن موسی پرداخت خمس و زکات به واقفیون حرام است. آنها کافر، مشرک و زندیق هستند! إختیار معرفة الرجال، ص457، ح862.
  26. نشست و برخاست با واقفیون علی الخصوص بزرگان آنها حرام است، آنها را طرد کنید و از آنها دوری جویید تا از آتش قهر و غضب الهی دور مانید. هر گونه مجالست و مؤانست و مخالطت با واقفیه ملعون بایّ نحو کان ممنوع و غیر مشروع است! إختیار معرفة الرجال، ص458، ح864.
  27. یونس عالمیه که گاه عوام الناسی مثل من سطح علم و معرفتشو درک نمی‏کنند. البته اونم شاید خیلی سطح درک مردمو رعایت  نمی‏کرد. یه روز پیش امام رضا بود که اهل بصره اجازه ملاقات می‏طلبند. حضرت رضا هم به یونس اشاره می‏کنند که بره پشت پرده پنهان شه. بعد هم بهش می‏فرمایند: تا نگفته ام از جات تکون نخور. اونها میان و می‏شینند و هر چی می‏تونند بدگویی یونسو می‏کنند و بهش ناروا نسبت می‏دهند. امام در طول گلایه های اهل بصره بدون هیچ کلامی‏به زمین نگاه می‏کنند، تا این که حرفای اهل بصره تموم می‏شه و از مجلس امام بیرون می‏روند. اونجا حضرت رضا به یونس می‏فرمایند: بیا بیرون! تا یونس از پشت پرده بیرون میاد مثل بچه ای که خودشو میندازه تو بغل مادرش، در محضر امام رضا شروع به گریستن می‏کنه. یونس! ناراحت نباش! گفتار مردم چه ضرری به حال تو دارد درحالی که ما خاندان از تو راضی و خشنود هستیم؟ وقتی که امام زمانت از تو راضی است، بگذار مردم هر چه می‏خواهند بگویند! اگر در دست تو درّ گرانمایه ای باشد و مردم بگویند آن پشیزی بیش نیست یا این که در دست تو چیز بی ارزشی باشد و مردم بگویند آن درّ است؛ آیا گفتار مردم در آنچه که به دست داری تاثیر می‏کند؟! یونس! تو نیز چنین هستی. حال که در راه درست و صراط مستقیم حرکت می‏کنی و امام تو از تو خشنود است، گفتار و پندار مردم به حال تو هیچ تاثیری ندارد! إختیار معرفة الرجال، ص485، ح924.
  28. از امام صادق پرسیدند: چرا این قدر از سلمان یاد می‏کنید؟! فرمود: چون خواست امامش رو بر خواست خودش ترجیح می‏داد! أمالی شیخ طوسی، ص133، ح27.
  29. وای که خبری از این بهتر تو عالم پیدا نمیشه! از امیرالمومنین علی گرفته تا امام کاظم آن قدر صحنه های ظهورو برامون خوب تعریف کردند که انگار جلو چشمامه! منتخب الأثر، ص421-491.

فهرست منابع: 

  1. إختیار معرفة الرجال، الطوسی، محمد بن الحسن، قاهره، لندن، مرکز نشر آثار العلامة المصطفوی، هفتم، 2009م
  2. الإقبال بالأعمال، ابن طاووس، علی بن موسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1376ش
  3. الأمالی، الطوسی، محمد بن الحسن، قم، دار الثقافة، اول، 1414ق
  4. الإمامة و التبصرة، ابن بابویه، علی بن الحسین، قم، مدرسه امام مهدی علیه السلام، اول، 1404ق
  5. علل الشرایع، الصدوق، محمد بن علی، قم، داوری، اول، 1385ش
  6. عیون أخبار الرضا علیه السلام، الصدوق، محمد بن علی، تهران، جهان، اول، 1378ق
  7. غرر الحکم، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، قم، دار الکتاب الإسلامی، دوم، 1410ق
  8. الغیبة، الطوسی، محمد بن الحسن، قم، دار المعارف الإسلامیة، اول، 1411ق
  9. فرق الشیعة، النوبختی، حسن بن موسی، بیروت، دار الأضواء، دوم، 1984م
  10. الکافی، الکلینی، محمد بن یعقوب، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، 1407ق
  11. كمال الدین و تمام النعمة، الصدوق، محمد بن علی، تهران، اسلامیة، دوم، 1395ق
  12. مناقب آل أبی طالب، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، قم، علامه، اول، 1379ق
  13. منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر علیه السلام، الصافی الگلپایگانی، لطف الله، قم، داوری، چهارم،
+1
-231
-1

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سؤال امنیتی
لطفاً پاسخ سؤال فوق را فقط با حروف فارسی بنویسید.